به گزارش واحد فناوری اطلاعات شرکت، مقام معظم رهبری چه خوب استراتژی های لازم برای توسعه را در قالب دکترین اقتصاد مقاومتی ابلاغ فرمودند. اما لازمه عملیاتی شدن آن، قطعا شایسته سالاری و استفاده از مدیران متخصصی است تا بعنوان پیشران تولید و صنعت استان از خلخال تا گرمی و پارس آباد سکاندار باشند. شواهد نشان می دهد، مشکلات صنعت و تولید استان، علیرغم سخنرانیها و جلسات خوش آب و رنگ، حل نشده و آن همه وعده و تشکیل جلسات “ستاد تسهیل و رفع موانع تولید” و آن همه دبدبه و کبکبه عملا چیزی جز “آب در هاون کوبیدن” نبود.
اکنون سطح تولید در شهرهای استان بسیار عقب افتاده و توان رقابت در میان استان هایی کوچک چون لرستان و کهکیلویه و بویراحمد را هم ندارد، چه رسد به رسیدن به سطح خراسان، گیلان، اصفهان، سمنان، یزد، قزوین، اراک و امثال آن.
صنعت در این خطه مرد و زنده نمی شود، مگر اینکه مدیرانی که استراتژی و تولید بلد نبودند و راه به ناکجاآباد بردند، بدون جار و جنجال، جای خود را با شایستگان عوض کنند چرا که نتوانستند اتحادیه های انتصابی را به انتخابی تبدیل کرده، مشکل دارایی و مالیات و کمبود نقدینگی تولید و صنعت را علیرغم شعارهای صدمن یه غاز حل کنند. بارها گفته شده مدیران ما ناتوان از اخذ سهم تولید از یارانه بوده و پرداخت تسهیلات بانکی عادلانه هستند. بحث اخذ مجوز و هفت خوان تغییر کاربری زمین بماند که خود داستانی است پر آب چشم، اما خوشبختانه تاکنون به سبب درایت بزرگان قوم مافیایی نشده است!
نبود شبکه مناسب سوخت و انرژی و برق، فرآیندهای اداری اذیت کن با مدیران بهانه گیر، فقدان شریان های مناسب حمل و نقل، نبود قدرت و امکان تامین آب لازم، نبود راهبرد برای صادرات به آذربایجان و روسیه و… هم تاکنون حل نشده است. با این شرایط باید فاتحه صنعت و تولید استان را با همان لبخندهای ملیحی که زمان انتصاب می زنیم، بخوانیم اما این بار تلخ تر، چرا که خانوارهای بیشماری را می توانستیم تامین کنیم اما اقدام درخوری نکردیم.
تقوا گاهی کنار کشیدن است و خیانت گاهی پذیرش کاری است که بلد نیستیم و دکتر چمران چه خوب فرموده اند : “آنکه کاری را که تخصص ندارد بپذیرد قطعا فاقد تعهد است”.
افسوس و صد افسوس دیگر نمی توان به گذشته برگشت و صنعت استان را نجات داد لذا حداقل باید فکری به حال تجارت استان بکنند.
بازارهای مرزی بماند، اینکه سیر طارم و خیار یزد با عبور از کشتزارهای وسیع مغان به روسیه صادر می شود بماند، ظهور شرکتهای توزیع متعدد با سوپرمارکت های زنجیره ای که در مغازه های اجاره ای قارچ گونه سر برآورده اند هم بماند، استان پر از کالای چینی شده این هم بماند.
اخیرا بطور اتفاقی با عوامل دو شبکه توزیع کالای چینی که به اصرار می خواستند کالایی از آنها بخرم آشنا شدم. ظاهرا این شبکه ها به تهران و چین متصل بوده و شاخه ای از آنها به نام شاخه اردبیل هستند . اینان انبارهایی اجاره کرده و افرادی را با کوله پشتی بمنظور توزیع کالاهای کوچک در سطح خرد مثل ادارات، سازمان ها، دانشگاه ها و … استخدام می کنند. یکی از فروشنده ها می گفت: ” ۲۰%فروش مال ماست؛ شناسنامه را امانت گذاشته و اولین محموله را تحویل می گیریم و در مسیری که تعیین شده، پیاده می شویم و بعد از فروش مجددا ما را سوار کرده و به مسیر جدید می برند، در انتها، میزان فروش نقدی را تحویل داده و رسید می گیریم و آخر هر ماه رسیدها را تحویل و درصدمان را به عنوان حقوق پرداخت می کنند که معمولا حدود ۱ تا ۱.۵میلیون تومان می شود.”
طبق پرس و جوهایی که به عمل آمد مشخص شد اینان برای فروش موفق، فریب ها و شگردهایی را در قالب “آموزش فروش و بازاریابی” با توجه به فرهنگ منطقه به فروشندگان خرده پا یاد می دهند. جالب اینکه کل اردبیل را مسیر یابی کرده و برای هر مسیر، سرویس های ویژه تعیین نموده اند.
ضمنا در انتهای کار میزان کالای فروش رفته در هر مسیر، در کامپیوترهای متصل به اینترنت ذخیره شده و بالاخره انبوهی از دیتای بازاریابی و رفتار مصرف کننده بدست می آید که توسط وزارت بازرگانی چین پردازش می شود تا جنس های بعدی به گونه ای انتخاب و ارسال گردد که حداکثر فروش اتفاق افتد.
این هم از وضع موجود تجارت! مدیران و نمایندگان، تا تجارت نیزچون تولید، رو به موت نشده فکری بحال توزیع کنندگان قانونی وفروشندگان جزئی کالا بکنید. اتحادیه ها نیزبه بهانه تمدید کارت و پروانه، آخرین قطرات خون مغازه داران خرده پا را می مکند بدون اینکه مشخص باشد چه خدماتی ارائه می دهند، این همه در شرایطی رخ می دهد که رکود در بازار خرده فروشی استان بیداد می کند و سیاستهای غلط، کار نابلدی و بی خیالی مدیران نیز بر دامنه و شدت آن افزوده است، ای کاش در اینجا هم، اگر کسی مدیریت بلد نبود آنقدر ایمان و تقوا داشت که یا پست مدیریت را نمی پذیرفت و یاسریع استعفا می کرد.
- دکتر تورج مهدی زاده ملاباشی
منبع:آزادلو
